روزنامچه فجر 32/ 9

 افخمی و نعمت الله کارگردانان مقبول روز نهم

فیلم آرایش غلیظ، دنیای خبیث این افراد را به تصویر می‌کشد ولی فیلمی سیاه و تلخ و ناامیدکننده نیست. فیلم با لحنی عجیب، در عین روایت قصه به عاقبت چنین کارهایی هشدار می‌دهد. مثل گرگ‌هایی که شب تا به صبح با چشمان باز می‌خوابند که مبادا توسط گرگ‌هایی دیگر دریده شوند. خطای لادن آن است که بی‌جهت از شوهرش طلاق گرفته و حالا مجبور است برای تنها نماندن به امثال مسعود التماس کند که او را بگیرد. او نیز وعده‌ای می‌دهد و دختر را با آرایش غلیظ در فرودگاه جا می‌گذارد و به سمت چین پرواز می‌کند.

 

 

v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 8

 

نمایش فیلم توقیفی خانه پدری

مواجهه مخاطبان با فیلم خانه پدری همچون عبور رهگذران در این مثال است. فیلم اشاره‌ای به موضوع ناموسی قتل می‌کند اما از جرم ملوک چیزی نمی‌گوید. مخاطبی که صحنه قتل فجیع ملوک را به دست پدر و برادرش می‌بیند چطور می‌تواند قضاوت کند؟ اصولاً چه قضاوتی می‌تواند بکند؟ از آنجا که تماشاگر در سینما منفعل است و حق انتخاب ندارد لذا ما نیز در انتهای فیلم صرفاً می‌توانیم بگوییم که از آن خوشمان آمد یا نه.

 

v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 7

 

روزی با چهار فیلم خوب

فیلم رد کارپت بدون حضور رضا عطاران و دیالوگ‌های بداهه او به این خوبی ساخته نمی‌شد. واقعاً تشخیص اینکه کدام‌یک از سکانس‌های کن، مستند و کدام‌یک بازی شده‌اند دشوار است. این سبک تولید «فیلمسازی چریکی» نام دارد که کارگردان و گروهش با یک طرح فیلمنامه به موقعیت می‌روند و موفق به ثبت وقایعی می‌شوند که قابل پیش‌بینی نیست. فیلمسازی چریکی بیشتر در عرصه مستند تجربه شده است.

v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 6

 

دو فیلم از دفاع مقدس و یک فیلم در حواشی آن

پوراحمد با فیلم اتوبوس شب (1385) به سینمای جنگ وارد شد و حالا این فیلم نیز داستان دیگری از دوران دفاع مقدس را حکایت می‌کند. فیلم تقریباً دو پاره است و نیم ساعت اول آن از استحکام و قوت بیشتری برخوردار است. کلیپ چند دقیقه‌ای کنار رودخانه با حرکات سرمستانه بابک حمیدیان بسیار زیبا و چشمگیر از کار درآمده است.

 

 v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 5

 

درخشش شیار 143

ابراهیم حاتمی‌کیا برای دیدن این فیلم به برج میلاد آمده بود و در جلسه مطبوعاتی فیلم نیز حضور داشت و حتی در بیانیه‌ای فیلم خود (چ) را به شیار 143 تقدیم کرد. حال روحی خانم مریلا زارعی منقلب بود و با بغض سخن خود را آغاز کرد و لحظاتی بعد به گریه انجامید.

 

 

 

v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 4

 

روزی برای فیلم های بی‌اهمیت

جناب اسلاملو انسان شریفی است که در امریکا فیلمسازی خوانده. اما عناصر فیلم داستانی و روایت کردن را یا نمی‌شناسد و یا رعایت نمی‌کند. ایشان به مصداق «حُبُّک الشئ یُعمی و یُصم» فقط می‌خواهد حرفش را بزند و برای بیان آن هم خیلی عجله دارد و لذا زمانی را برای پیدا کردن قالب سینمایی سخنانش صرف نمی‌کند. او به سبب اعتقادات دینی‌اش به مسائل آخرالزمان توجه نشان می‌دهد و مستندهای زیادی در این رابطه برای تلویزیون ساخته است. اما متأسفانه باید گفت که ایشان، نه محقق ادیان است و نه حتی یک محقق عادی، و ایضاً همکار فیلمنامه‌نویس او جناب حمید قدیریان که در این ده پانزده سال اخیر به موضوعات آخرالزمانی توجه نشان می‌دهد.

 

 v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 3

یک فیلم غافلگیرکنندة دیگر از مصطفی کیایی

مصطفی کیایی با هر سه فیلمی که ساخته است قدم‌هایی بلند به جلو برداشته است. فیلم به برخی مفاسد اقتصادی کشور می‌پردازد ولی ناامید کننده نیست و زبان طنز به فیلمساز فرصت طرح مسئله داده است. نمای افتتاحیه حیرت‌انگیز و عالی است با شعر زیبایی که می‌گوید شما فلان و بهمان رو داشتید و ما نداشتیم.

 

v     منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 2

غصه‌های در دل ماندة کارگردان قصه‌ها

به نظر بنده این نقدها در صورتی که فیلمساز از دایرة انصاف خارج نشود نه‌تنها بد نیست بلکه برای کشور ما مورد نیاز است. اما فیلم قصه‌ها بسیار تلخ است و این تلخی از خود کارگردان می‌آید و نه از قصه‌های فیلم. کارگردان که با رئیس جمهور و دولت قبلی مشکل داشته این نقدها را بدین شکل نوشته و تصویر کرده است. این خودش البته یک کار سیاسی است و نه هنری. لذا در مواقعی که پیاز داغ ماجرا زیاد می‌شود (مانند قصه دوم) فیلم از شکل واقع‌گرای خود خارج شده و به یک فیلم تبلیغاتی حزبی و سیاسی شبیه می‌شود.

 

 

 

v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 1

سروش صحت و امیر جعفری پرکارترین بازیگران امروز

بیگانه، قصه زن فتانه سیاه‌بختی است که دیگرانی از عشق او مرده‌اند و حالا او که از گذشته خود فرار می‌کند باز هم عاشقان سینه‌چاک جدید پیدا می‌کند. جرأت جناب توکلی را باید ستود که به چنین موضوعی دست یازیده، موضوعی که نیاز روزمره جامعه ما نیز هست، زنان فتانه سرکش که به سبب جمال ظاهری بسیار متفرعن شده‌اند و مردان را اسیر خود می‌کنند.

  

v       منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

نگاهی به برخی فیلم‌های افشاگرانۀ هالیوود

 

چرا هالیوود افشاگری می‌کند؟

فقط فیلمسازان یهودی اجازه دارند تا فیلم‌های افشاگرانه بسازند و به نظام سرمایه‌داری که ساختۀ همکیشان آنها است اعتراض کنند. مضافاً که این قبیل فیلم‌ها انتقادات بنیادی به تمدن غرب و نظام سرمایه‌داری وارد نمی‌کنند، زیرا کلّیت وضع کنونی مطلوب آنها است. خصوصاً که با ساخت این فیلم‌ها به دست فیلمسازان یهودی، آنها خود را طرفدار آزادی بیان و منتقد وضع موجود معرفی می‌کنند.

 

v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

نقد «روز روشن»/ حسین شهابی

شاهد از غیب رسید!

نتیجه ادعای استقلال جناب شهابی این شده که فیلم روز روشن خطاهای فاحش قانونی دارد و اگر به ایشان اعتراض کنیم احتمالاً خواهد گفت که قانون درست اجرا نمی‌شود و فلان و بهمان. اما خطاهای قانونی شهابی فقط در مرحله اجرا نیست بلکه او به قانون مجازات اسلامی، آیین دادرسی و قانون اجرای احکام قضایی تعهدی نشان نمی‌دهد. به عبارت دیگر فیلم او گرچه خیلی واقع‌نما به نظر می‌رسد اما یک فیلم کاملاً تخیلی است و امکان وقوع ندارد.

 

v   منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

مصاحبه با عباس صالح‌مدرسه‌ای کارگردان مستند «میراث جاودان»

«میراث جاودان» مستندی فاخر درباره تاریخ شهر قم

من از حوزه نویسندگی و تحقیق پا به سینما گذاشتم. لذا پژوهش  برایم اهمیت خاصی دارد. در دنیای رو به توسعه، اهمیت تحقیق و ثبت و ضبط اسناد غیر قابل انکار است و مستندسازی نیز چون با استناد و سند سروکار دارد برای من جذاب و کاربردی است. یکی از نشانه‌های رشد فرهنگ عمومی در یک کشور، اقبال مردم به فیلم‌های مستند و واقعیت‌های عینی است.

 

v  منتشرشده در مشرق نیوز

ادامه نوشته

روزنامچه فجر 32/ 10

 

طبقه حساس تبریزی فیلمی برای نخندیدن

طرح سیروس همتی به دست پیمان قاسم‌خانی به فیلمنامه «قبر دو طبقه» تبدیل شد، با موضوع مضحکه کردن غیرت. فیلمنامه، بالاخره با سماجت‌های آقای جواد نوروزبیگی (سرهنگ سابق سپاه، که در سال‌های اخیر به تجارت سینمایی روی آورده) مجوز ساخت گرفت و نام خود را به یک نام بی‌مسمّی تغییر داد؛ «طبقه حساس»! پرویز پرستویی جایش را به رضا عطاران داد و او سعی کرد نقش یک آدم پنجاه و چند ساله را بازی کند. مردی عصبانی که مردم به تعصب او می‌خندند. او به همین ترتیب توانست برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد باشد که البته حق او نبود.